مصابیح الظلام فی شرح مفاتیح الشرائع (کتاب)کتاب «مصابیح الظلام فی شرح مفاتیح الشرائع»، شرح استدلالی علامه وحید بهبهانی (متوفی ۱۲۰۵) بر مفاتیح الشرائع فیض کاشانی است. این مجموعه ۱۱ جلدی؛ مشتمل بر امهات مسائل احکام شرعی با ذکر اقوال در آن مسئله و نقد و تحلیل آن است. ۱ - ساختار کتابکتاب با مقدمه مفصلی در شرح حال و آثار و آراء وحید بهبهانی و فیض کاشانی، در قریب به ۱۰۰ صفحه به قلم محققین کتاب آغاز شده است. متن کتاب دارای ۱۱ جزء است که هر یک از اجزاء دارای مقدمه و ابواب مشتمل بر مفاتیحی است. شیوه نگارش نویسنده بدین سبک است که ابتدا کلام فیض را ذکر و سپس به- صورت «قوله- قوله» به شرح آن پرداخته است. ۲ - گزارش محتوانویسنده در این مجموعه مجلدات مباحث فراوانی را مورد بحث و مداقه قرار داده است که به جهت رعایت اختصار خلاصهای از عناوین هر جلد به ترتیب ذکر میشود: ۱. احکام نمازهای پنجگانه برای مکلف، احکام نفاس، انواع مطهرات، احکام نماز جمعه و آنچه که به وسیله آن ایمان و عدالت تثبیت میشود. [۱]
مصابيح الظلام في شرح مفاتيح الشرائع، وحید بهبهانی، ج۲، ص۵.
۲. احکام نماز مسافر، احکام نماز عید فطر و نماز عیدقربان، احکام نماز آیات، نافلههای روزانه و نافلههای روز جمعه . ۳. نماز استسقاء، نوافل ماه رمضان ، نماز جعفر طیار، نمازهای منسوسه، احکام وضو. ۴. احکام غسل، تیمم و نجاسات . ۵. نجاسات و ازاله آنها، احکام آبها، اوقات نماز. ۶. مکان نماز، لباس نمازگزار، قبله، افعال و اذکار نماز، اذان و اقامه. ۷. احکام قیام، احکام نیت و تکبیره الاحرام، احکام قرائت، احکام رکوع و سجود. ۸. استحباب نماز جماعت، شرائط نماز جماعت، آنچه مراعاتش در نماز واجب است، موارد جواز قطع نماز. ۹. سهو و شک در نماز، قضای نماز فریضه، قضای نماز آیات، قضای نماز اموات. ۱۰. زکات مال، زکات فطره . ۱۱. احکام خمس . ۳ - ویژگی های کتاب۱. سراسر آثار علمی وحید بهبهانی مشحون از تحلیل و نقد آرای اخباریان و احیای مکتب اصولیان است؛ اما نکتهای که غالبا در سرگذشت علمی او مورد غفلت قرار میگیرد، مقابله او با اندیشههای اندیشمندانی امثال صاحب معالم و صاحب مدارک در مواجهه با روایات است. وی در کنار نقد تند رویهای اخباریان در پذیرش روایات و طرد دلایل عقلی، به نقد حرکتی پرداخت که زمینه ساز این مکتب شد و با رد دیدگاههای سختگیرانه آنها در قبول روایات، پایه گذار شیوهای میانه در جمع میان عقل و نقل گردید و روشی معتدل را در برخورد با دو گرایش عقل گرایی و تعبدگرایی شکل داد. ۲. وحید بهبهانی با شرح بر مفاتیح الشرایع، به نقد برخی از مبانی و آرای فیض کاشانی که از جهت اعتنا به اخبار در زمره اخباریان و از جهت نوآوری و مخالفت با مشهور، دنباله رو مکتب فقهی مقدس اردبیلی است، اهتمام ورزید. وی در مقدمه شرح خود بر مفاتیح الشرایع هر دو گرایش فیض را نقد میکند و او را به تقلید و اعتماد فراوان به کتاب مدارک و مسالک متهم میکند و سپس در فهرستی طولانی، رئوس برخی از خطاها و اشتباهات فراوان این دو کتاب را یادآور میشود. ۳. وحید بهبهانی بر خلاف اخباریان ، منکر قطعی الصدور بودن همه احادیث منابع روایی شیعه بود، ولی درعین حال تاکید میکند که اصحاب تنها به روایات راویان عادل عمل نمیکردند، زیرا در نظر صائب آنان تنها عدالت راوی نیست که به سند روایت اعتبار میبخشد، بلکه بسیاری از قرائن و شواهد دیگر هم میتواند گویای اعتبار روایات باشد.نکته مهم در دیدگاه وحید بهبهانی نسبت به صحت و اعتبار روایات این است که وی ظن به اعتبار سند و صدور روایت از معصوم علیهالسّلام را کافی دانسته و به دنبال دلایل و شواهد یقین آور نیست. ۴. از آنجا که نویسنده منابع اندکی در اختیار داشته عجیب است که چگونه توانسته است، چنین اثر بزرگی را به اتمام رساند؛ او در شرح المفاتیح میگوید: «من الخلاف را در اختیار نداشتم» و حال آنکه کتاب «الخلاف» از امهات مصادر شیعه است. ۵. او در این اثر در غالب موضوعات، مباحث ضروری را ذکر و از موارد غیرضروری و کم اهمیت پرهیز کرده و مباحث فقهی را با درج فروع لازم در آن تکمیل کرده است؛ به عنوان مثال در این بحث که کدامیک از فقیر و مسکین وضعیت بدتری دارند؟ میگوید: «نقل این اختلاف موجب بسط بدون فائده کلام میشود، کسی که خواهان اطلاع است «الذخیره» و مانند آن را مطالعه کند». ۶. با مقایسه کتاب حاضر با مصنفات پیش از آن، به ابتکار و خلاقیت نویسنده در ذکر نکات و ملاحظات در خلال شرح که حاکی از احاطه کامل او بر کتب سلف و مبانی آنهاست، واقف میشویم؛ او در بحث انفعال آب قلیل به روایات بسیاری استدلال میکند، سپس کلام را خلاصه کرده میگوید: «به تواتر اخبار، چنانکه ما به بعضی از آنها اشاره کردیم، اطلاع یافتی و این اخبار بالغ بر یکصد یا دویست میشود، نظرت درباه افزودن آنچه اشاره نشده چیست؟». ۷. گروهی تصور کردهاند که شارح خود را به دفاع از شهرت منقول و اجماعات وارده الزام میکرده است، و اگر برایش ثابت میشده که حکمی مخالف با اجماع است، ولو این که با روح شریعت ناسازگار باشد، از دلیل تبعیت میکرده است. دیدگاه این گروه ناصواب است و نویسنده به آنچه معتقد بوده و در استنباط فقهی موافق با شریعت میدیده فتوا میداده است، ولو این که مخالف با اجماع و اتفاق فقها بوده باشد؛ مثلا در مبحث مستحقین زکات (الغارمون) میگوید که فقها متفقند که مدیون باید مئونه سالش را برای ادای دینش بپردازد؛ اما این موضوع باعث فقیر شدن مدیون میشود و خداوند متعال راضی نیست که مؤمن نفسش را به ذلت بیندازد و فقیر کند. ۴ - وضعیت کتابمحقق در تصحیح کتاب از نه نسخه استفاده کرده که آنها را در مقدمه معرفی کرده است. در تحقیق کتاب شیخ محمد جعفر احمدی و دیگران مشارکت داشته و در پاورقی آدرس منابع و اختلاف نسخ و توضیحات لازم را ذکر کردهاند. ۵ - عناوین مرتبطوحید بهبهانی. ۶ - پانویس
۷ - منبعنرم افزار مجموعه آثار فیض کاشانی، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی. |